♡رویای رفتن به کره جنوبی♡

اوه عزیزم

از وقتی که بچه بودیم کنار هم بودیم 

یه تابستون داغ ، چند وقتی میشه که ندیدمت

قدم بلنتر شده ، صدام بم تر شده

از سر تا پا حس عجیبی دارم

به همون اندازه که قدم بلندتر میشه حس عجیبم هم بیشتر میشه

(( برای تو))

من برای تو مثل یه مرد رفتار میکنم

هر شب بدون هیچ صدایی قد و احساسم برای تو بیشتر میشه

حتی همینجوری که راه میرم هم بیشتر میشن 

(( قلبم تو رو میبینه ))

احساسم با قبل خیلی فرق کرده

احساساتم بیشتر میشن ولی هنوز تنها رو به جلو حرکت میکنم

(( یکم باهم فاصله داریم))

تو نمیدونی

((فاصله فقط بیست سانتی متره))

وقتی کنار همدیگه می ایستیم 

بوی شامپوت ، بینیمو قلقلک میده

(( میخوام دستمو رو موهات بکشم))

وقتی بالا رو نگاه میکنی میخوام چونه تو قلقلک بدم

مثل ناپول

مژه های پرپشتت مثل فرمول ریاضی میمونه

میخوام همه اینا رو یکی یکی به خاطر بسپارم

هر شب بدون هیچ صدایی قد و احساسم برای تو بیشتر میشه

حتی همینجوری که راه میرم هم بیشتر میشن 

(( قلبم تو رو میبینه ))

احساسم با قبل خیلی فرق کرده

احساساتم بیشتر میشن ولی هنوز تنها رو به جلو حرکت میکنم

(( یکم باهم فاصله داریم))

تو نمیدونی

((فاصله فقط بیست سانتی متره))

 کتاب های قفسه بالای کتابخونه 

من برات میارمشون

وقتی برای خوردن دوکبوکی یه همراه خواستی

یا اگه کسیو کنارت لازم داشتی

فقط کافیه سرتو برگردونی ، من همیشه اونجام

نمیدونستم عطرت ، صدات ، دستای کوچیکت

همشون انقدر خاصن

(( قلبم تو رو میبینه ، احساساتم نسبت به قبل متفاوته))

تعجب میکنم

قدم ، شونه هام ، با تو کاملا متناسبه

(( دوست دارم بهم نزدیک تر بشیم))

بخاطر همین احیانا اگه بیام سمتت مشکلی نیست؟

فقط یکم دیگه برای تو :)